در قرنطینه خانگی
کلاته نشینان (روستای پچک)

رمز موفقیت وپایداری آن ها درشرایط سختِ روزگاران بوده است. برگستره جغرافیای کاخک وپچک وبراکوه، سیاهکوه، پهناور و بالابلند وبخشنده آرمیده است. این کوهستان بادره ها ورودخانه های فصلی، باچشمه ها وکاریزها وکلاته هایش، از جنوب به سوی شمال آرایش زمین شناسی دارد.

patchk1

 


    
نوع معیشت ترکیبی کلاته نشینان پچک،
 رمز موفقیت وپایداری آن ها درشرایط سختِ روزگاران بوده است. برگستره جغرافیای کاخک وپچک وبراکوه، سیاهکوه، پهناور و بالابلند وبخشنده آرمیده است. این کوهستان بادره ها ورودخانه های فصلی، باچشمه ها وکاریزها وکلاته هایش، از جنوب به سوی شمال آرایش زمین شناسی دارد.سیاهکوه مرز طبیعی بین خراسان رضوی وجنوبی را می سازد. دراین کوهستان چندین قله بالای 2800 متر وجود دارد. این جغرافیای طبیعی که درناحیه کاخک وپچک، پرباران ترین مناطق سیاهکوه می باشند، زمینه ساز پایدارترین کلاته ها نیز شده اند. حوزه آبریز این کوهستان درناحیه کاخک که پچک راهم شامل می شود، سه حوزه آبریز مهم دارد.

 


--تَگو (تگ +اوو-آب) مرغش تابخت آباد، --تَگو پچک تا کلاته علی مرتضی
-- تگو کاخک تا پوی گدار-بیشه - ترنج بالا.


کلاته های پچک در این ناحیه کوهستانی که گفته شد، واقع می باشند؛ از بخت آباد درشرق تا لبه غربی تگو پچک، هم مرز باخانیک وتا سرتاسر لبه جنوبی کوهستان که با خراسان جنوبی هم مرز است، کلاته نشینانی از پچک زندگی، تلاش وامرار معاش می کرده ومی کنند. این کلاته ها درقدیم، همه نیازهای زندگیِ این مردم سخت کوش را سخاوتمنداته برآورده می کرد.

اززیباترین تصویرهای اجتماعی مردم روستا وخانواده خودم وکلاته نشینان تگو پچک، کوچ بهاره ازپچک به کلاته بود. کلاته نشینان برای تعیین ساعت سعد، به مرحوم پدرم مراجعه می کردند. پدرم بااین که جهت های ورودی همه خانه های کلاته ها را می دانست، بازهم می پرسید که دربِ خانه به کدام سو بازمی شود؛ روبه قبله؟ پشت به قبله؟ طرف روزوَراومد؟ طرف پَتو یا نَسر؟! سپس با شناخت نسبی که از وضعیت صورفلکی داشت، ساعت سعد را مشخص می کرد. درتعیین ساعات سعد ونحس در نجوم وهیئت قدیم دو  اصل اهمیت داشت. شناخت جرم نورانی آسمان یعنی اِستار و دیگر موقعیت قمر (ماه) نسبت به صورت فلکی وبرج عقرب درآسمان .

اجرام پرنور آسمانِ شب غیر از ماه، دوسیاره زهره ومشتری هستند ویک ستاره به نام شباهنگ. به احتمال زیاد منظور ازاستار همان ستاره شباهنگ درصورت فلکی شعرای یمانی است که داشتن احاطه وشناخت تجربی نسبت به آن، کارسختی نیست ومرحوم پدرم این تجربه راداشت. اما موقعیت قمر نسبت به برج یاصورت فلکی عقرب نیازبه محاسبه دارد وپدرم این قسمت کاررا ازروی تقویم های سنتی، بویژه تقویم سنتی ونوستالوژیک منجم باشی درمی یافت. یادآوری می کنم که درزمان مقارنه قمر با برج عقرب تقریبا هراقدامی ازجمله اسباب کشی، عقد وعروسی، معاملات، ختنه وغیره نحس محسوب می شد. اصطلاح معروف قمردرعقرب به معنای این که،، اصلا وقت مناسبی نیست،، ازهمین باورتقریبا نادرست گرفته شده است.

به یاددارم دریکی از روزهای بهاری ودرحالی که ابرها، دنبال بهانه باریدن بودند، یکی از اهالی نفس زنان به خانه ما آمد وگفت :
اِستا، ساعت هست که می خواهیم برویم کلاته؟ پدرم قدری فکرکرد وگفت :
قمردرعقرب است. سه روز دیگر بروید!

مرد عصبانی شد وگفت :
اِستا همه زندگی رابار چاروا کردم، چاروا زیرباراست، بچه ها گاو و گوسفندهارا حرکت دادن، الان است که باران وسیل راه بیفتد، آن وقت تو می گویی قمردرعقرب است! بدرک که قمردرعقرب است؛ همه اش تقصیر این زن بی عقل که گفت برو بپرس ببین ساعت هست یانه!

ودرحالی که می رفت، مودبانه تر گفت :
اِستا به ارواح خاک کل مرتضی، قمررا ازعقرب دربیاور! اگر توی راه بچه ها را آب ببرد، خونشان به گردن شماست!
مرد رفت اما قشنگ دست خدابیامرز را توی حنا گذاشته بود.

 ما نیز خود کلاته نشین بودیم. درروزی که به نظرپدرم ساعت (ساعت سعد - بهترین زمان) بود مرحله نهایی کوچ را انجام می دادیم.

کلاته نشینان معمولا درچندروز باروبُنه لازم را بارالاغ کرده وبه کلاته منتقل می کردند. درهمین زمان تعمیرات لازم را برای آماده کردن خانه های مسکونی،بُنه دان ها، مطبخ، طویله ها و دیگر سرپناه ها را انجام می دادند ‌ این سرپناه ها که نسبت به خانه های روستا ساده تر بودند یک نام وعنوان کلی داشتند،، جَغْم،، دیوارجَغم ها غالبا چینه سنگی باملاط گل و سقف با ستون چوبی،پوشش سرشاخه ها واندودِ گلی بود. اندود درون خانه ها غالبا کاه گل وخانه نشیمن بندرت باخاک گچ صورت می گرفت.

درروز کوچ نهایی دام ها، طیور، رختخواب ها، پوشاک، زن وبچه ها ازپچک به کلاته منتقل می شدند.
ادامه دارد...

اکبر بیواره 99/